آیا دیجیتال شدن، همان الکترونیکی شدن است؟

سازمان های دیجیتال، ارزش های دیجیتال برای کاربران خود خلق می کنند. ارزش دیجیتال زمانی خلق می شود که شما راهکاری با استفاده از فناوری های دیجیتال به منظور معرفی ارزش پیشنهادی جدیدی برای مشتریان ارائه کنید. اما فناوری های دیجیتال، از دو مسیر می توانند این اتفاق را رقم بزنند:


– یا فرایندهای فعلی را با کمک فناوری بهبود دهند؛

– یا اساسا خدمات جدیدی که در گرو فناوری ممکن شده، به کاربران ارائه دهند.


زمانی که شما، فرایندهای کسب و کاری و عملیات سازمانتان را با کمک فناوری های دیجیتال بهبود می دهید، در حال الکترونیکی کردن امور هستید. برای مثال استفاده از اینترنت اشیا (یک فناوری دیجیتال) برای خودکارسازی فرایندهای انبار، نمونه ای از الکترونیکی کردن این فرایند است.


قطعا چنین رویکردهایی در بهبود عملکرد سازمان موثر است، اما سازمان شما را دیجیتال نخواهد کرد. الکترونیکی کردن، به دنبال بهینه سازی عملیات است، اما دیجیتال شدن در جستجوی ارتقا ارزش پیشنهاد به کاربران می باشد. بسیاری از مدیران تصور می کنند در حال اجرای طرح های تحول دیجیتال هستند، اما در واقع کار آن ها الکترونیکی سازی ارزش های پیشنهادی از مد افتاده در مدل های کسب و کاری بی مخاطب است. در نظر داشته باشید، قشنگ ترین و ایرودینامیک ترین گاری دنیا، توان رقابت با خودروهای امروزی را نخواهد داشت. الکترونیکی کردن موفقیت کوتاه مدت برای سازمان به ارمغان می آورد، در حالی که سازمان دیجیتال، نگاهی بلند مدت به محصولات دیجیتال خود خواهد داشت.


پس دیجیتال شدن به معنای استفاده از فناوری برای ارائه ارزش های پیشنهادی جدید به کاربران می باشد. در بطن دیجیتال شدن، بازطراحی مدل های کسب و کاری و بازنگری در «چرایی» و هدف فرایند ها نهفته است. مثالی از ارزش یا خدمت دیجیتال، تاکسی های اینترنتی هستند. پلتفرم های ارائه شده در چنین سرویس هایی ذاتا دیجیتال هستند، چرا که با کمک فناوری های دیجیتال توانسته اند مدل کسب و کاری جدید و ارزش پیشنهادی تازه ای به کاربران ارائه کنند.


در نظر داشته باشید، تا زمانی که سازمان شما عملیات روزمره خود را به خوبی انجام ندهد، به سادگی نمی توان به برنامه های تحول دیجیتال گذر کند. الکترونیکی کردن، پیش نیاز دیجیتال شدن می باشد.