جایگاه مسئول استراتژی سازمان در اوایل ظهور آن، بیشتر در حوزه برنامه ریزی های استاتیک و بلند مدت محدود شده بود. اما همانطور که در مطلب های قبلی به آن اشاره شد، چابکی روندی است که در تمام شئون سازمان در عصر دیجیتال بروز پیدا کرده است. واقعیت امروز سازمان ها و محیط آن، چنان با تغییر گره خورده که نمی توان تا موعد بعدی جلسات استراتژیک صبر داشت.
همین موضوع منجر به آن شده که مدیران ارشد استراتژی، صرفا مسئولان برنامه ریزی نیستند و وظائف بسیار متنوع تری به آن ها سپرده شده است؛ وظائفی که در راستای تحقق اهداف بلند و کوتاه مدت سازمان مورد نیاز آن هاست: تخصص منابع سازمانی، شناسایی فرصت های توسعه کسب و کار، همراستایی واحد های مختلف، پیشنهاد سرویس ها و محصولات جدید سازمانی و تحلیل روندهای بازار از جمله این وظائف جدید است.
نکته جالب آن است که در بررسی های مکنزی، مشخص شده که بسیاری از مدیران استراتژی سازمان ها، تمایلشان به برنامه ریزی های بلند مدت به شدت کم شده و با وجود درک اهمیت چنین برنامه ریزی هایی، ترجیح آن ها تعامل بیشتر با طیف های مختلف ذی نفعان داخلی و خارجی سازمان می باشد.
در عصر دیجیتال، استراتژیست های سازمان اهمیت بالای محیط و تغییرات آن را درک نموده و به همین دلیل تاکید بیشتری روی پایش و تصمیم گیری مبتنی بر محیط قرار داده اند.
سازمان ها در راستای توسعه یک توانمندی خاص و جذاب برای بازار، از فرایند های استاندارد تهیه و توسعه استراتژی عبور کرده اند. امروزه کمتر سازمانی می تواند با روش های روتین و مایلستون های سالانه، به مزیتی رقابتی دست پیدا کند. به همین دلیل است که در بررسی ها مشخص شده، آن دسته از شرکت هایی که استراتژی خود را به صورت مستمر و چابک پایش نموده و رویکرد ازمون-خطای کنترل شده در قبال ایده های خود دارند، از سوددهی چند برابری نسبت به رقبایی که نگاه سنتی به این فرایند دارند، بهره می برند.
حتی برخی از این شرکت های پیشرو، استراتژی را یک فرایند محدود به اتاق هیئت مدیره ندانسته و با استفاده از ابزارهای گیمیفیکیشن یا نوآوری باز، تمامی سازمان را در فرایند تدوین استراتژی همراه نموده اند.
مکنزی 13 فعالیت و رویکرد اساسی را برای مدیران ارشد استراتژی در نظر گرفته که ترکیب آن ها، تشکیل دهنده پرسونای استراتژیست سازمانی است. این رویکردها شامل:
– مسئول شناسایی مزیت رقابتی
– ارتقا عملکرد سازمان
– توسعه کسب و کار
– ساختن قابلیت های استراتژیک
– به نتیجه رساندن پروژه ها
– پیش بینی روندها
– پیاده سازی نوآوری
– تمهید برای قوانین و رگولاتوری دولتی
– بهینه سازی پورتفولیو سازمان
– تخصیص دهنده منابع و دارایی ها
– تسهیل گری فرایند تصمیم گیری
– تسهیل گری برنامه های سازمانی
– فرمول سازی برای استراتژی ها
شما به عنوان یک استراتژیست سازمانی، به صورت ناخودآگاه برخی از این مسئولیت ها را بیشتر از بقیه انجام می دهید. سبد اقداماتی که از این موارد انتخاب می کنید، پرسونای نقش سازمانی شما را مشخص می کند؛ مدیری آینده نگر هستید؟ به دارایی های سازمان تسلط دارید؟ مجراهای جدید برای سودآوری سازمان را شناسایی می کنید؟
هر کدام از این نقش ها، با وجود داشتن یک عنوان یکسان در سازمان، دستاوردهای مختلفی داشته و نکته قابل توجه دیگر آن است که تمرکز بیش از حد روی یک بُعد، نباید به بی توجهی به سایر وظائف استراتژیست سازمان منجر شود.
*این مطلب برگرفته از مقاله «بازنگری نقش استراتژیست» (مکنزی کوارترلی، 2014) می باشد.