گزارش سالانه بلوغ دیجیتال شرکتهای ایرانی بر اساس ارزیابی سال 1400 توسط موسسه تحول دیجیتال دانشگاه تهران منتشر شد. بدون شک مطالعه این گزارش برای متخصصان و علاقه مندان این حوزه در داخل کشور بسیار جذاب و مفید خواهد بود، یکی از دلایل آن، ارائه داده های قابل توجهی از وضعیت دیجیتالی سازی کسب و کارهای داخلی است.
دو نکته مهم از این گزارش برداشت کردم:
اولین نکته، موضوعی است که گزارش در بررسی های خود از سازمان های ایرانی به آن اشاره می کند: «اسناد استراتژیک فراوان و مصادیق دیجیتالی کمیاب». جالب آن است که سازمان های داخلی هنوز به دنبال برنامه جامع تحول دیجیتال هستند؛ داشتن یک چشم انداز کلی از وضعیت سازمان پس از تحول، قطعا واجب است اما انتظار اینکه نقشه راه دیجیتال سازی سازمان را برای 4 سال دیگر با جزئیات و شرح پروژه ها تهیه کرد، به نظر رویکردی هزینه بر و بی نتیجه باشد.
(رویکردهای تحول دیجیتال (که در پست های قبلی به آن اشاره کردم) در این لینک قابل مشاهده است)
دومین موضوع، به فاصله بالغ ترین بعُد و نابالغ ترین بعُد اشاره دارد: «حکمرانی و رهبری» و «تجربه کارکنان». از سال های قبل که موضوع تحول دیجیتال را دنبال می کردم، شکاف میان رهبران و کارکنان در درک وضعیت سازمان، یک روند مستمر در گزارش های بین المللی بود. به نظر میرسد این گپ (به معنای احساس نظم امور در لایه های عالی سازمان و تجربه ناخوشایند کارکنان در سطح عملیاتی سازمان) در شرکت های ایرانی نیز کاملا مشهود است و موضوعی است که در بلوغ سنجی سال های گذشته جایزه ملی نیز مشاهده می شود. تا زمانی که این شکاف رفع نشود، خروجی مد نظر تحول دیجیتال در سازمان محقق نخواهد شد.
بد نیست اندکی بیشتر به کارکنان سازمان بها بدیم. شاید دلیل آن که تحول روی طاقچه اسناد سازمانی باقی مانده، عدم درگیرسازی (engagement) و اشتیاق کارکنان سازمان شماست.
پ.ن: عرض خدا قوت و خسته نباشید به جناب دکتر شامی زنجانی و تیم ایشان در موسسه تحول دیجیتال دانشگاه تهران (دیتیجی) که با وجود فراز و نشیب این سال ها، با انگیزه و هدفمند، مستمر به بهبود و پایش دیجیتالی سازی در سطح ملی و سازمانی ایرانمان اهتمام ورزیده اند.