در مصاحبه ای که چندی پیش یکی از مشاوران مکنزی با دو تن از مدیران ارشد کوکاکولا صورت داد (2022)، نکات قابل تاملی در مورد سفر تحول دیجیتال این شرکت به چشم می خورد. این دو مدیر، یکی مسئول حوزه های زنجیره تامین و دیگری مسئول بخش آموزش کوکاکولا بودند. شاید در نگاه اول ارتباطی بین این دو جایگاه سازمانی دیده نشود، اما هرچقدر که بیشتر مقاله جلو می رود، ارتباط نزدیک و ضرورت این ارتباط واضح تر می شود.
چند نکته قابل توجه این گزارش را در این پست مطرح می کنم:
– نبرد بر سر استعداد ها: طبق گزارش ها، یک نفر از هر 16 نفر «می بایست» تا سال 2030 به یک نقش جدید سازمانی مهاجرت کند. این تغییرات شدید در ترکیب نیروی کار و شایستگی های مورد نیاز سازمان ها، منجر به تنازعی شدید برای به دست آوردن (یا آموزش) بهترین نیروها برای بهترین سازمان ها شده است. در همین راستا، کوکاکولا آکادمی آموزشی خود را (عامدانه از لفظ آکادمی دیجیتال استفاده نکردم، چون در عصر دیجیتال، آموزش غیر دیجیتال نه معنی دارد و نه فایده) حول 3 محور اصلی راه اندازی نموده است: مهارت های پایه ای دیجیتال، مهارت های چابک و مهارت های تحلیلگری داده. این انتخاب نه از روی روند های دنیا و مدگرایی، بلکه با تحلیل نیازمندی های سازمان و کمبود استعداد در زمینه های مختلف احصا شده است؛ کوکاکولا، نیاز به مباحث داده ای (که در بخش بعدی به آن اشاره خواهم کرد) را درک نموده و در راستای بازمهارت آموزی (Reskilling) و ارتقا مهارت ها (Upskilling) این دوره ها را تدارک دیده است. کوکاکولا در این مقاله ادعا می کند که پس از راه اندازی و بیش از 60هزار ساعت آموزش، توانسته نرخ بهره وری سازمان را 20 درصد افزایش دهد. آیا آموزش های سازمانی ما و آکادمی های «دیجیتال» ما، شاخص های سنجش تاثیر بر عملکرد سرمایه انسانی سازمان دارند؟
از دیگر اهداف این آموزش ها در کنار ارتقای مهارت های سازمانی، ترویج فرهنگ مورد نظر مدیران در سازمان است. در واقع آموزش به عنوان یکی از ابزارهای تحول فرهنگی در نظر گرفته شده است.
– چابکی عملیاتی: مقوله قابل تامل بعدی، توجه به طرز فکر چابک در شئون مختلف سازمانی است. مجددا این کلیدواژه نیز در راستای ارتقای ROI سازمان است و جنبه مدگرایانه ندارد. یکی از مدیران کوکاکولا دلیل تاکید بر آموزش های مدیریت چابک را کاهش هزینه های عملیاتی و عدم درگیر شدن در برنامه های چند ساله استراتژیک عنوان نموده است! این موضوع واقعا جای تامل دارد؛ یعنی سازمان هایی به بزرگی کوکاکولا متوجه این موضوع شده اند که برنامه های بلند مدت، در عصر پرتلاطم دیجیتال، ارزش چندانی ندارد و تاثیر واقعی باید در کوتاه مدت و با نگاه آزمون و خطا ایجاد شده و دستاوردهای بلند مدت، از این مجرا محقق خواهند شد.
– دوقلوی های دیجیتال: در راستای بهبود عملیات تولید محصول، کوکاکولا از رویکرد دوقلوهای دیجیتال (Digital Twin) استفاده نموده که در لحظه، بتواند با تحلیلگری داده (مهارتی که در حال توسعه آن در سازمان است) از وضعیت دستگاه های تولید آگاه شده و وضعیت مواد لازم مورد نیاز تولیدات خود اطلاع داشته باشد. چنین رویکردی امکان پیش بینی کمبود مواد اولیه و تامین بهتر آن را به مدیران سازمان ارائه می کند.
لینک گزارش جهت مطالعه:
https://www.mckinsey.com/business-functions/operations/our-insights/coca-cola-the-people-first-story-of-a-digital-transformation