الگوی برافکنده‌شدن کسب‌وکارها در عصر دیجیتال (موردکاوی صنعت سینما در روزگار کویید-19)

با ظهور کووید-19، یکی از صنایعی که بیشترین تأثیر را از تغییر شیوه زندگی مردم و فاصله‌گذاری اجتماعی متحمل شده است، سینماها هستند. از زمان آغاز همه‌گیری کرونا، به نقل از فوربس، درآمدزایی سینماها در امریکا، حتی از هفته‌ای که واقعه یازده سپتامبر در آن اتفاق افتاد نیز کمتر شده بود! به مرور و با گسترش این ویروس در سرتاسر دنیا، بسیاری از دولت‌ها، فعالیت سینماها را لغو نموده و عملاً در چند ماه اخیر، اکثریت سینماهای دنیا به حالت تعطیل درآمده بودند.

تعطیل شدن سینماها، نیاز مخاطبان به محتوا سرگرم‌کننده را کاهش نداده، بلکه سرویس‌های سرگرمی مثل نتفلیکس، اِچ‌بی‌او [1] و یا دیزنی پلاس، همگی با افزایش شدید مصرف مواجه شده‌اند. به نقل از اکونومیست، به طور کلی، مصرف اینترنت در ماه‌های اخیر در امریکا، نزدیک به 30 درصد رشد داشته است.

چندی پیش، تیر دیگری بر پیکر بی‌رمق سینماها منتشر شد: اکران خانگی (دیجیتالی) انیمیشن «ترولز 2 [2]» از اکران سنتی آن فروش بیشتری داشت (منبع)! این در حالی است که قسمت دوم این فیلم تنها در 3 هفته، از اکران 5 ماهه قسمت نخست آن درآمد بیشتری داشته است. کمپانی یونیورسال [3] که سازنده این فیلم بود، پس از این اتفاق اعلام کرد که برنامه دارد تا فیلم‌های بیشتری را بر روی سرویس‌های دیجیتال خانگی اکران کند. همین موضوع واکنش یکی از بزرگ‌ترین سینماهای زنجیره دنیا، یعنی ای‌ام‌سی [4] را به دنبال داشت. این شرکت در بیانیه‌ای رسمی، اعلام داشت که دیگر اجازه اکران هیچ فیلمی از کمپانی یونیورسال در 12 هزار سینمای خود نخواهد داد. رفتاری که سینماهای ای‌ام‌سی در قبال اظهارنظر یونیورسال داشت، قطعاً ما را به یاد رفتار بسیاری از شرکت‌هایی می‌اندازد که در مسیر انقراض و برافکنده شدن مدل‌های کسب‌وکاری هستند.

عصر دیجیتال، جدا از تحولات مختلفی که معرفی نموده، از یک قاعده ثابت پیشروی کرده است: «هیچ‌چیزی همیشگی نیست». تغییرات و چالش‌های محیطی همیشه در اطراف ما و شرکت‌های ما بوده‌اند و خواهند بود. همان‌طور که در کتاب داروینیسم دیجیتال نیز بیان شده بود (دانلود خلاصه کتاب)، شرکت‌های پیشرو آن‌هایی هستند که بتوانند به سرعت تطابق محیطی در عملیات خود داشته باشند. کسی چه می‌داند، شاید در آینده نزدیک، سالن‌های سینما به معنای چیزی که هم‌اکنون از آن‌ها در ذهن داریم، منقرض‌شده باشند. اتفاقاتی نظیر مهاجرت کمپانی‌های فیلم‌سازی به سرویس‌های آنلاین (مثل نتفلیکس) نشان داده که فرشته مرگ تحول دیجیتال، به هیچ صنعتی رحم نمی‌کند؛ مگر آنکه خودِ آن صنعت پیش از اتمام عمر، رو به پوست‌اندازی اساسی بیاورد.

به طور کلی، در برافکنی ها و دگرگونی‌هایی که در سال‌های اخیر در صنایع مختلف (از تاکسیرانی و تا هتلداری) دیده‌ایم، می‌توان یک الگوی ثابت شناسایی کرد. البته باید توجه داشت که لزوماً همه صنایع از عصر دیجیتال به‌سلامتی عبور نخواهند کرد. زمانی که هسته اصلی یک صنعت در عصر دیجیتال بی‌معنی باشد، هرچقدر هم که افزونه‌های مختلف دیجیتالی به آن اضافه گردد، از سرنوشت محتوم آن جلوگیری نخواهد شد.

این الگو بیان می‌کند که یک فشار محیطی و بیرونی (مثل ویروس کرونا)، می‌تواند توجه کاربران را به راهکارهای غیر سنتی (و معمولاً دیجیتالی) سوق دهد. با توجه به امکانات بیشتری که راهکارهای دیجیتال برای مخاطبان ارائه می‌کنند، به مرور و حتی با از بین رفتن فشارهای محیطی، این راهکارهای دیجیتال به پیشتازی خود ادامه می‌دهند و جای خود را در زندگی مردم به عنوان اولویت اول باز خواهند کرد. زمانی که به این مرحله برسیم، آنگاه راهکارهای سنتی برافکنده شده و جای خود را به رویکردهای دیجیتالی جدید می‌دهند. البته این الگو در صورتی است که شرکت‌های سنتی، دست به تغییرات اساسی نزنند و به مسیر قبلی خود ادامه دهند.


به نظر می‌رسد پیام عصر تحول دیجیتال چیزی شبیه به این جمله است: «قبل از برافکنده شدن، خود را برافکنید!». سناریوهای فاجعه‌ای مثل کرونا، همانند رزمایشی برای سنجش میزان آمادگی سازمان‌ها در مواجهه با تغییرات غیر برنامه‌ریزی‌شده هستند. اگر برای چنین مواقعی برنامه‌ریزی نکرده باشیم، کاملاً طبیعی است که نتوانیم پسامدها و نتایج تأثیرات چنین تحولاتی را مدیریت کنیم.