در بررسی «ام آی تی اسلون» مشخص شد که از کسبوکارهای بررسی شده، تقریبا 70 درصد معتقد بودند که رهبران فعلی سازمانشان برای دیجیتالی سازی مجموعه مناسب نیستند. این آمار و سایر نکاتی که در ارائه بسیار آموزنده جناب دکتر شامی زنجانی در کنفرانس منابع انسانی دانشگاه تهران بیان شده بود، این فکر را به ذهن متبادر میکرد که آیا ویژگیهای یک رهبر دیجیتال همان ویژگیهای یک سازمان دیجیتال نیستند؟
اجازه بدهید ویژگیهای یک رهبر دیجیتال را که در ارائه ایشان با عنوان «هشت ویژگی رهبران موفق در عصر دیجیتال» مطرح شده بود، با هم مرور کنیم:
1- چشمانداز و اهداف مشخص دارند
2- به دنبال آزمونوخطای سریع ایدههای جدید هستند
3- چابک هستند
4- رویکرد مشارکتی در بین تمام واحدها دارند
5- به دنبال شبکهسازی و مشارکت برونسازمانی هستند
6- به فراتر از مرزهای تعریف شده صنعت مینگرند
7- به دنبال استعدادهای دیجیتال هستند
8 – همیشه در حال یادگیری میباشند
حال بیاید و ویژگیهای یک سازمان موفق را با هم بشماریم:
1- این سازمانها چشماندازهای قوی، انگیزهبخش و روشن دارند و برنامههای کلان میانمدت و کوتاهمدت مشخصی دارند که به تمامی کارکنان سازمان مخابره شده است.
2- رویکرد تجربه گری برای این گونه از سازمانها حیاتی هستند و آنها مدام به دنبال بررسی سریع نوآوریهای سازمانی بوده، در واقع این گونه سازمانها نه تنها نوآوریهایشان را در بوته آزمایش قرار میدهند، بلکه سیستمهای مدیریت نوآوری بسیار قوی هم دارند.
3- رویکرد «کمینه محصول پذیرفتنی» ویژگی دیگری است که هم به موضوع تجربه گری برمیگردد، هم چابکی یک سازمان را میرساند. چابکی در سازمانهای دیجیتال تنها در گروههای توسعه نرمافزار معنی ندارد، بلکه همه سازمان باید به دنبال کاهش گامهای اضافه، ارائه سریعتر محصول اولیه و انتقال دانش در زمینههای مختلف باشند.
4- سیلو در سازمانهای دیجیتال مفهومی ندارد و بسیاری از شرکتهای مدرن به سراغ ایجاد «ریز سازمان» در داخل سازمانهای خودشان هستند؛ تیمهایی که هم مدیر مشخص دارند، هم یک کارشناس منابع انسانی دارند، هم هسته فنی لازم را دارند و به طور کلی نمایی مینیاتوری از سازمان میباشند.
5- اکوسیستم سازی یکی از رمزهای اصلی موفقیت در عصر دیجیتال بوده و شرکتهایی میتوانند بیشترین ارزش را با کمترین هزینه به مشتریانشان ارائه کنند که از شبکه قویای از شرکا و همکاران برخوردار باشند.
6- مفهوم صنعت به سرعت در حال از دست دادن معنای خود در عصر دیجیتال است. شما در دنیای کنونی با شرکتهایی نظیر گوگل یا اپل طرف هستید که به هیچ عنوان در ساختار هیچ صنعتی نمیگنجند، پس اگر مترصد در این اوضاع هستید، نگاه سازمانتان را باید به خارج از مرزهای سنتی صنعتتان معطوف کنید.
7- مدیریت منابع انسانی در عصر دیجیتال و یافتن استعدادهای دیجیتال، یکی از چالشهایی است که تقریبا در تمامی گزارشهای این چنینی در حوزه تحول دیجیتال به آن اشاره شده. یک سازمان دیجیتال، به اندازه استعدادهای دیجیتالی که در سازمان خود جذب کرده، کارایی خواهد داشت.
8- مدیریت دانش (به معنای عملیاتی عبارت و نه نگاه مُدگرایانه) یک الزام برای سازمانهایی است که در محیط پر تغییر فعالیت میکنند. سازمان دیجیتال اگر نتواند تصمیمات خود را داده محور کرده و با دانش پیشروی نکند، سرانجام جذابی نخواهد داشت.
حال که ویژگیهای رهبران دیجیتال و ویژگیهای سازمان دیجیتال را با هم مقایسه کردیم، این سؤال پیش میآید که سازمانی که قبلا گامهایی در زمینه دیجیتالی شدن برداشته، امکان استفاده از یک رهبر دیجیتال را خواهد داشت یا یک رهبر دیجیتال با ورود به یک سازمان، میتواند ویژگیهای خود را به سازمان تسری دهد؟ منظورم از این بحث اهمیت توجه به هر دو مورد (رهبری در کنار بدنه سازمان) هست؛ تحول دیجیتال مسیری است که به کمک تک تک کارکنان سازمان نیاز دارد و بهترین ناخدایان، بدون سایر خدمه کشتی به مقصد نخواهند رسید.
در هر صورت، جدا از جواب به چنین ابهاماتی، یک سازمان در عصر دیجیتال باید سریع و داده محور تصمیم بگیرد، چابک عمل کند، از شکست نهراسد و به هر قیمتی تحول خود را آغاز کند.
پ.ن: ارائه جناب دکتر شامی و پادکست مطلبشان در وبسایت ایشان به نشانی زیر قابل دسترسی است:
shamizanjani.ir